برترین کارهایی که می توانید برای سلامت فکر و روان خود انجام بدهید - تور استانبول

1. فعال باشید

بارها درباره فواید ورزش برای سلامت و بهداشت فکر و روان، شنیده و خوانده ایم. نداشتن فعالیت نه تنها باعث ایجاد بیماری های مزمن جسمی می گردد، بلکه به شدت روی سلامت روان هم اثر می گذارد. وقتی مشغول یک فعالیت ورزشی می شوید، مغزتان مواد شیمیایی شادی آوری مانند اندورفین در بدن آزاد می نماید. اندورفین درک انسان را از درد کاهش می دهد و حس مثبتی را در سرتاسر بدن پخش می نماید.

ورزش مداوم یاری می نماید حال بهتری داشته باشید، عزت نفستان بالاتر برود، خوابتان بهتر گردد، استرستان کاهش پیدا کند و حس اضطراب و افسردگی را در شما از بین برود. حتی ورزش به مدت نیم ساعت در روز هم می تواند به شدت روی سلامت فکری و روانی شما اثر مثبتی بگذارد.

2. به تغذیه خود اهمیت بدهید

تغذیه صحیح اثر بزرگی روی سلامت فکر و بدن شما دارد، درست مانند ورزش. تغذیه درست باعث کاهش استرس می گردد، اعتمادبه نفس را بالاتر می برد و در بهبود اضطراب و افسردگی هم مؤثر است. از دوستان و خانواده خود بخواهید در این راه از شما حمایت نمایند و با رژیم غذایی تازه شما همراه بشوند. تجربه خود را در این زمینه با آن ها در میان بگذارید و از موفقیت ها و مشکلتان برایشان بگویید تا اشتیاقتان را برای ادامه راه حفظ کنید و از مسیر اصلی دور نشوید.

3. برای زندگی خود مرز تعریف کنید

هر کس مسؤولیت ها و محدودیت های خودش را در زندگی دارد که باید هر روز به آن ها پایبند بماند. از سر کار رفتن گرفته تا مراقبت از خانواده، برنامه زندگی هر فردی با وظایف مختلف پر شده است. اما متأسفانه خیلی از مواقع به خود می آییم و می بینیم که زندگی خود را رها نموده ایم و در حال اجرا کارها و درخواست های دیگران هستیم، بدون توجه به اینکه آیا زمان کافی برای انجام آن ها داریم یا خیر.

وقتی با همه چیز و هر کاری موافقت می کنید، به خودتان، فکرتان و بدنتان اجازه نمی دهید استراحتی داشته باشد و از فشار روزمره زندگی بیرون بیاید. اگر به این مرحله برسید که همواره درگیر کاری باشید، چه کارهای خودتان، چه کارهای دیگران، آن وقت دیگر زمانی پیدا نمی کنید که به سلامت و بهداشت فکر و روان خود برسید.

درباره خود واقع گرا باشید. شما می دانید که واقعا از عهده چه کارهایی بر می آیید و چه کارهایی را نمی توانید انجام بدهید. بیش از ظرفیت خود به دیگران متعهد نشوید. برای خود زمان کنار بگذارید، برای کارهایی که باید برای سلامت جسم و روانتان انجام بدهید زمان بگذارید، سپس بر اساس آن زمانی که برایتان به جای مانده است، به دیگران برای انجام کارهایشان یا همراهی با آن ها متعهد شوید.

بعلاوه هیچ وقت نباید درباره نه گفتن به دیگران حس بدی داشته باشید. اجازه بدهید مردم بدانند که شما هم به زمانی برای خودتان احتیاج دارید و باید استراحت کنید. اغلب اوقات مردم متوجه این درخواست و احتیاج شما می شوند.

پیشنهادهایی برای تتازه و تقویت روحیه

چند پیشنهاد داریم که می توانید برای تتازه و تقویت روحیه، به سراغ آن ها بروید؛

• 15 دقیقه تا نیم ساعت از روزتان را به کاری که دلتان می خواهد اختصاص بدهید.
• زمانی که بخش انتقادگر فکرتان شروع به شمردن اشتباه های شما می نماید، دفتری بردارید و از خوبی ها و نکات مثبت خودتان بنویسید.
• فکر کنید برترین دوست خودتان هستید و به مانند برترین دوستتان در زندگی در زمان هایی که شکست خورده یا ناراحت هستید، از خودتان حمایت کنید و خود را دلداری بدهید.
• چند دقیقه از خاتمه روز را به جشن گرفتن برای موفقیت های کوتاه اختصاص بدهید.
• فیلم های خنده دار ببینید.
• 10 دقیقه از روز را به ریلکس کردن و جمع کردن افکارتان اختصاص بدهید.
• نقاشی کنید، طرحی بکشید.
• درباره احساساتتان با دوستان و عزیزان تان حرف بزنید.
• با آدم های مثبت وقت بگذرانید.

4. برای مراقبت از خودتان کاری کنید

بسیار اتفاق می افتد که تصمیم می گیریم زندگی بهتری را دنبال کنیم و به نسخه بهتری از خودمان تبدیل شویم. این تصمیم بسیار خوب است و باید انجام گردد اما بیشتر مواقع به جای اینکه این تصمیم بر اساس حس های مثبت باشد، بر اساس حس های منفی که نسبت به خودمان داریم، گرفته می گردد.

اینجاست که کار مشکل پیدا می نماید، چرا که بیشتر اوقات اگر تصمیم برای تغییر، فقط بر اساس حس های منفی باشد، می تواند درست زمانی که برای رسیدن به اهدافمان در حال دست و پنجه نرم کردن با مسائل هستیم، این حس های منفی را در ما بیشتر تشدید کند. بیشتر مواقع مردم به دلایل مختلف درباره خودشان احساس ناخوشی و بی اطمینانی می نمایند که این احساس باید به شکلی رفع گردد.

به جای اینکه بر حس های منفی تمرکز داشته باشید، سعی کنید با یک نگرش مثبت در زندگی تغییر ایجاد کنید. درباره جنبه های مثبتی که دارید با خودتان صحبت کنید و به مراقبت از خودتان بپردازید. اصلا این حس را نداشته باشید که این کار از روی خودخواهی یا غرور است. حتی اگر آن چیزی که درباره خودتان دوست دارید، از نظر خودتان کم اهمیت است، باز هم با خودتان درباره آن صحبت و آن ویژگی را در خود تقویت کنید.

سعی کنید هر روز با انجام کارهای مختلف به خودتان عشق بورزید و حس خوبی در خودتان ایجاد کنید. لازم نیست این کار خیلی بزرگ باشد، یک حمام آرامش بخش یا خرید یک شاخه گل می تواند همان حس را برایتان به وجود بیاورد.

5. یک سیستم حمایتی بسازید

متأسفانه بسیاری از افراد سنگینی مسائل روانی و فکری خود را به تنهایی بر دوش می کشند و این مسائل را با دیگران در میان نمی گذارند. این افراد هر روز با چالش ها و مسائل فکری و روانی خود درگیر هستند و نمی توانند آن را با عزیزانشان در میان بگذارند، چرا که نمی خواهند آن ها را از این بابت ناراحت نمایند. اما باید بدانید ضرر در میان نگذاشتن این مسائل با نزدیکان و عزیزان ، بیشتر از نفع آن است.

به طور میانگین، بین شروع نخستین نشانه های بیماری روانی و درمان آن، 11 سال فاصله می افتد. این موضوع بیشتر به این خاطر است که افراد، مشکل فکری و روانی خود را به عنوان راز پیش خود نگه می دارند. هرچه سریع تر درباره مشکلا تان با کسی صحبت کنید، خیلی زودتر می توانید به سراغ درمان و حل آن بروید. اگرچه، باید بتوانید به سیستم حمایتی که می خواهید برای خودتان بسازید اعتماد کنید.

به یک دوست یا عضو خانواده که برایتان بسیار عزیز است اعتماد و با او صادقانه درباره مشکل خود صحبت کنید. در پی کسی باشید که به مشکل شما با فکری باز گوش می دهد. احتیاجی نیست خیلی سریع یگ گروه حمایتی داشته باشید. مشکل خود را ابتدا با فردی که با او راحت هستید و به او اعتماد دارید در میان بگذارید و سپس با یاری او به سراغ افراد دیگر بروید.

6. به احساسات خود بها بدهید

همان طور که در بالا به آن اشاره کردیم، بسیاری از مردم ترجیح می دهند از احساساتی که درگیر آن هستند دوری نمایند. آن ها کوشش می نمایند این احساسات را نادیده بگیرند و طوری زندگی را ادامه بدهند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. البته باید بدانید، وقتی در طول زمان به احساسات خود و آنچه در فکرتان می گذرد بها نمی دهید، این حس ها روی هم در فکر شما جمع می گردد تا اینکه بالاخره یک جا از هم فرو می پاشد. اگر نتوانید با حس هایتان روبه رو شوید و آن ها را بشناسید، تنها زمان درمان و حل مسائل فکری را عقب می اندازید و کار را برای خودتان سخت تر می کنید. سعی کنید هر چه زودتر به احساساتتان بها بدهید، از دور به خودتان و فکرتان نگاه کنید و در خودتان و احساس هایتان عمیق بشوید. این کار به شما اجازه می دهد بدانید چطور می توانید نسبت به دنیا اطرافتان بهتر واکنش نشان بدهید و عواملی که باعث استرس در شما می شوند را بشناسید.

از این طریق می توانید اطلاعات و دانش زیادی درباره خود و احساساتتان به دست بیاورید. بها دادن به احساسات، به شما یاری می نماید درباره شرایط سلامت روانی خود آگاهی داشته باشید و بدانید چطور باید به محرک ها پاسخ بدهید.

7. با یک متخصص ارتباط بگیرید

بسیاری از مواقع یکی از برترین کارهایی که می توانید برای در اولویت قرار دادن سلامت روانتان انجام بدهید، این است که خیلی ساده با متخصصان سلامت فکر و روان ارتباط بگیرید. روان درمانی راهی عالی برای شناخت عمیق احساسات و فکر شماست، می تواند یاری کند عواملی که باعث استرس در شما می شوند را بشناسید و تشخیص دقیقی درباره مشکل خود به دست بیاورید. رفتن به جلسه های روان درمانی نه تنها نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه قوت است.

البته کاملا قابل درک است که برای رفتن پیش روان درمانگرها اضطراب داشته باشید. فقط باید بدانید که روان درمانگرها در نهایت قصد یاری به شما را دارند و می خواهند راهی برای دوری از احساس های بد و منفی به شما پیشنهاد بدهند.

در خاتمه

سلامت فکر و روان از آن دست مسائلی است که باید اهمیت زیادی به آن داده و به مقدار سلامت جسم مهم درنظر گرفته گردد. با وجود اینکه بسیاری از ما عادت داریم برای ایجاد تغییر در زندگی منتظر شروع سال، ماه یا هفته تازه باشیم؛ اما باید بدانیم اگر سلامت و بهداشت روان مان در شرایطی است که به یاری متخصص احتیاج دارد، اصلا نباید حل مشکل را پشت گوش بیندازیم و باید سریعا یاری بگیریم.

منابع lifeworkscc , mentalhealth